پشور
لغت نامه دهخدا
پشور. [ پ ِ ] ( اِخ ) ( ده... ) دوازده فرسخ مغربی شهر لار. ( فارسنامه ناصری ).
فرهنگ معین
گویش مازنی
/peshvar/ جلو – از روبرو - از طرف پشت(این واژه در مناطق مختلف دارای معانی متضادی است)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید