پشمه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
.
پِشمَه/ پِشمِسِه :
عطسه، عطسه کردن.
در فارسی کهن به این واژه اِشنوسِه می گفته اند که به نظر می آید با "پِشمسِه" در زبان لری تشابهاتی دارد.
پِشمَه/ پِشمِسِه :
عطسه، عطسه کردن.
در فارسی کهن به این واژه اِشنوسِه می گفته اند که به نظر می آید با "پِشمسِه" در زبان لری تشابهاتی دارد.
پشمه درزبان کردی وگویش اردلان منطقه دهگلان کردستان به معنی عطسه میباشد.
به زبان ملایری معنی عطسه میدهد