کفش عیسی مدوز از اطلس
خر او را مساز پشم آگند.
سنائی.
تا چنو خر ز بهر پشماکندببرد گاو لوت نقل و شراب.
سوزنی.
سیه گلیم خری ژنده جل و پشماکندکه ژندگیش نه درپی پذیرد و نه رفو.
سوزنی.
هم سگان را قلاده زرین است هم خران را خز است پشماگند.
خاقانی.
که بجان آمدم ز محنت و رنج داغ بیطار و بار پشم آکند.
سعدی.
بردعی ؛ پشماکندفروش. ( تفلیسی ). || پالان الاغ. ( برهان قاطع ). پالان چهارپایان.