پشماق. [ پ َ ] ( ترکی ، اِ ) کفش و این لفظ ترکی است : کرده خون کشته هجران به یک ره پایمال ور نمی داری مسلم رنگ پشماقش ببین.خواجو.و آنرا بشماق و باشماق نیز گویند .