پشت گوش انداختن


معنی انگلیسی:
procrastinate, stall, to pass by, to neglect, to disregard., to disregard

فرهنگ فارسی

( مصدر ) دیر انجام دادن در انجام دادن کاری مسامحه کردن . مماطله .

فرهنگ معین

(پُ تِ. اَ تَ ) (مص م . ) (عا. ) در انجام دادن کاری سستی و اهمال کردن .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی ضرب المثل -> پشت گوش انداختن
بی اعتنایی و بی اهمیتی نسبت به خواهش یا فرمان کسی.

پیشنهاد کاربران

پشت گوش انداختن : [عامیانه، کنایه ] دیر انجام دادن ، اهمیت ندادن، امروز و فردا کردن.
اهمیت ندادن

بپرس