پشت کوژ. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) پشت کوز. خمیده. خم گشته. پشت دوتا. خمیده قامت. پشت خم : وگر بیاید زانگونه باز بایدگشت که خان ز دشت کتر پشت کوژ و روی آژنگ.فرخی.|| کنایه از فلک باشد.