دیکشنری
مترجم
بپرس
پشت میز نشین
/poStemizneSin/
معنی انگلیسی
:
white-collar
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پشت میزنشین. [ پ ُ ت ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) عضو ( کارمند ) دیوانها و ادارات.
فرهنگ فارسی
( صفت ) کارمند دولت عضو ادارات دولتی کسی که بامور اداری مشغول باشد .
فرهنگ معین
( ~ِ نِ ) (ص . ) کنایه از: کسی که دارای شغل دفتری است .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها