پشت رو کردن

لغت نامه دهخدا

پشت رو کردن. [ پ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) وارون کردن بدانگونه که جانب انسی وحشی شود و ابره بزیر و آستر به روی افتد. وارونه کردن جامه و غیر آن. واژگون کردن چنانکه جامه یا کیسه یا قبائی را.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) وارونه کردن جامه کیسه قبا و مانند آن .

پیشنهاد کاربران

بپرس