پشت دست خائیدن ؛ افسوس خوردن :
اینک او پشت دست می خاید
وآن دگر خود شکم همی خارد.
انوری.
روی در روی دوست کن بگذار
تا عدو پشت دست میخاید.
سعدی.
اینک او پشت دست می خاید
وآن دگر خود شکم همی خارد.
انوری.
روی در روی دوست کن بگذار
تا عدو پشت دست میخاید.
سعدی.