پشت بندی کردن

لغت نامه دهخدا

پشت بندی کردن. [ پ ُ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پشت بند نهادن ( اصطلاح بنائی ). || غذائی مختصرخوردن به انتظار آنکه موقع طعام رسد و سیر خورند.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- پشت بند نهادن . ۲- غذایی مختصر خوردن بانتظار آنکه موقع طعام رسد و سیر خورند .

پیشنهاد کاربران

پشت بندی کردن : [عامیانه، کنایه ] به انتظار غذا چیز مختصری خوردن.

بپرس