پستک. [ پ َ ت َ ] ( ص مصغر ) کوتاه قد. کوتاه بالا. قصیر. قُصقُص. قُصقُصه. قَلاش ؛ پستک ترنجیده. قَلمّزَه ؛ زن پستک ناکس. کعل ؛ مرد پستک ناکس. وَحرَه ؛ زن سرخ رنگ پستک. قَعْل ؛ پستک زفت نافرجام. کیص و کیّص ؛ پستک نازک اندام پرگوشت. اکوئلال ؛ پستک شدن. مُکعَظّ؛ پستک سطبراندام. کوَألل ؛ پستک مع فحج گه رفتاریست یعنی پیش پایها نزدیک و پاشنه ها دور. ( منتهی الارب ). || ( اِ مرکب ) قسمی نیم تنه از نمد خشن که بیشتر ستوربانان یعنی مهتران اصطبل و چابک سواران پوشند. جامه ای از نمد بی آستین یا از پارچه پشمین زفت. نیم تنه نمدین سخت خَشن. نیم تنه. یَلک. اشتربانه. زُرمانِقه.
نیمتنه نمدی بی آستین که درقدیم سوارکاران پوشند۱-( صفت ) کوتاه قد کوتاه بالا. ۲- ( اسم ) نیم تن. نمدی خشن یلک اشتربانه زرمانقه .