فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
post در زبان انگلیسی به معنای پَس، بعد یا پسا نمی باشد بلکه مراسله، نامه نگاری یا ارسال خبر ها یا اطلاعات. به عنوان مثال در اعصار دور دست یک خبر یا یک پیام و اوامر یک فرمانروا توسط پیام رسانان سوار بر پشت شتر و اسب و قاطر و خر و کشتی از منطقه ای به منطقه ای دیگر ، از ولایتی به بلادی دیگر و یا از شهری به شهر دیگر منقل میشده. اما امروز متن یک خبر با فشار یک دکمه با سرعت نور از این سمت کره زمین به آن سمت آن میرسد بدون اینکه مانند یک کبوتر نامه رسان در طی راه و پرواز طعمه ی منقار و چنگال آهنی یا استخوانی پرندگان شکاری از قبیل باز و شاهین های ترویا یا هاکِر های اینترنتی شود. لذا واژه پُست مدرن در اصل و ریشه به معنای مخابرات مدرن بوده و نه به معنای پسا مدرن. خود پدیده مدرنیته تازه آغاز گردیده و لذا امروز و آینده های نزدیک را میتوان پیشا مدرن نامید. احتمال به فعلیت رسیدن این امکان شاید قریب به یقین باشد که انسان بتواند در آینده های دوردست، روبوت های طبیعی یعنی مثل خود وی از سلول ها و بافت ها و ارگان های زنده دارای خون و رگ و استخوان و پوست تولید کند که از طریق آمیزش جنسی از استعداد خود تکثیری هم برخوردار باشند با طیف پهن رنگ پوست های گونانون بین دو حد سیاه و سفید که از لحاظ آگاهی و خود آگاهی بسیار آگاه تر و خود آگاه تر و از لحاظ تصمیم گیری های منطقی با سرعت میلیارد و بیلیارد سریع تر از خود انسانِ طبیعی باشند، مشروط بر اینکه تا آن زمان نسل انسان طبیعی بر اثر افزایش تورمی و سر سام آور جمعیت و یا بر اثر یک حادثه بزرگ طبیعی بطور کامل منقرض و ریشه کن نگردیده بوده باشد. بهر حال در اعصار دور دست باستان، بعضی از خردمندان گمنام اقوام مختلف انسانی به ایده های حقیقی، منور، طلائی و درخشان دست یافته اند و نور آنها در طول اعصار بعدی زیر خروار ها خاک و خاشاک و خاکستر ابهامات و اوهامات و خرافات بطور همه جانبه دفن گردیده و در مقابل دیدگان یا چشمان سر انسان امروزی ناپدید گشته اند. برای انسان امروز و آینده به ویژه علمی شاید مفید، ثمربخش و راه گشا باشد که دوباره آن چراغ های منور را از زیر حجاب تاریک و قطور و ضخیم و نفوذ ناپذیر خاکی و خاکستری بیرون بیاورد و آنهارا روی طاق و طاقچه های بلند قرار دهد تا همگان از نور و روشنائی ها بهرمند گردند. به عنوان مثال ایده دنیا های متناهی از لحاظ اندازه و بیشمار از لحاظ عددی که به دموکریت فیلسوف برجسته یونان باستان ماقبل سقراط و افلاطون و ارسطو تعلق دارد که به زبان فارسی امروز و آینده میتواند بصورت زیر بیان شود : گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار که اثبات موجود بودن یا وجود داشتن آنها به روش علوم طبیعی و تجربی محال و غیر ممکن می باشند بلکه فقط از طریق تقسیم بینهایت حقیقی و واقعی ( نه بینهایت کلمه ای، مفهومی و ایده ای در زبان و خط انسان ) به کمک قوای ادراکی فهم و عقل سالم ( و نه بیمار ) و ابزار های فکر و خیال و تصور روشن به واحد های مطلقا مساوی و بیشمار به روش هندسی در پیروی از روش مطلق خدای حقیقی و واقعی یعنی خدا از دیدگاه علمی ( و نه خدای کلمه ای، مفهومی و ایده ای از دیدگاه دین و فلسفه و عرفان و آتئیسم ) . از دیدگاه خردمندان گمنام ایرانی و دریافت کنندگان پیام آسمانی هفت سین به معنای هفت سامان یا نظام کل گیتیائی، کیهانی یا جهانی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست، عشق و زندگی انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) بصورت خطی و پیوسته یعنی یک بار متولد شدن و دیگر نمردن از جاودانگی برخوردار نمی باشند، بلکه بطور ناپیوسته ، منقطع و دایره وار و هر بار در مدار و مرتبه و درجه ای برتر از پیش یا قبل تا رسیدن و یا بازگشتن به همان آفرینش اولیه ( سرمدی یا مبدئی و ازلی ) همین دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین. این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان ( محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های بیشمار ) بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن، طی خواهد شد و نه از راه و نه به روش های قدیمی از قبیل گردش روان یا تناسخ از دیدگاه هندوان و مصریان ( دو نوع تناسخ کاملا متفاوت از هم ) و نه از طریق مهاجرت روان بین عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت در نهایت بیرون و بالا و عالم محسوسات یا طبیعت در نهایت درون و پائین از دیدگاه افلاطون و نه به روش گردش متافیزیکی ارسطو به شکل 《 ماقبل - طبیعت - مابعد 》 در یک جهان نامتناهی یا باز و بیکران، غیر حادث و قدیمی یعنی آفریده نشده که همیشه بوده و هست و خواهد بود و نه از طریق قبض یا جدایی روح بطور دائم از بدن به اصطلاح مادی بهنگام مرگ و صعود و معراج آن در یک قالب مثالی یا خیالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ از دیدگاه دین اسلام و حکیمی دینی به نام ملاصدرا ( در دو دین قبلی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت هیچگونه خبر و اثری از عالم میانی برزخ و برپائی قیامت های انفرادی - صغرایی در دست نمی باشد و درست به همین علت و دلیل دین اسلام کاملتر از دو دین قبلی محسوب میشود و نه از این لحاظ که گویا این سه دین به اصطلاح الاهی - آسمانی باشند و دین اسلام الهی تر و آسمانی تر از آندو ) و نه از راه و یا طریق پریدن جان از قفس به اصطلاح تنگ خاکی بهنگام مرگ بدن یا تن مادی و پرواز پرنده آسای آن با شتاب و عجله با هدف ترک این جهان مادی و فانی و رسیدن به آن جهان معنوی و باقی در آنسوی این، از دیدگاه ادیبان و شاعران و هنرمندان و حکیمان و عارفان پارسی زبان خودمان. در پایان این کلام کودکانه امروز خود لازم به اشاره می دانم که پدیده طبیعی و واقعی و تجربی به شکل 《 تولد - زندگی - مرگ 》 بر خلاف بینش و باور خردمندان گمنام هندو بصورت یک چرخ نمی باشد بلکه یک قوس یا کمان بسیار کوتاهست در پیوند گسست ناپذیر با یک قوس یا کمان بسیار بلند بر روی یک مسیر دایره ای شکل ( و آنهم نه قاب قوسین از دیدگاه دین اسلام ) . این قوس یا کمان بلند پدیده دیگریست به شکل 《مرگ - زندگی - تولد 》. مرگ در انتهای قوس یا کمان کوتاه و مرگ در ابتدای کمان بلند هردو یکی اند و تولد در انتهای پدیده دوم همان تولد خواهد بود در ابتدای پدیده اول با این تفاوت که در طول این سفر دایره وار دنیوی همیشه در یک مداری برتر از پیش یا قبل روی خواهد داد یا اتفاق میفتد. این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر دوار یا دایره وار همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸ م ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود. امید اینکه پیشا مدرنی های امروز و آینده به این تفسیر کوتاه، مختصر، جدید یا نو از آن ایده های حقیقی، منور ، درخشان و نورانی باستانی و فراباستانی فراموش شده توجهات ژرفی داشته باشند .
... [مشاهده متن کامل]
یک نکته بسیار مهم در این زمینه برای خود ما ایرانیان امروز و آینده اینست که تصویر خطی - وحیانی - دینی به شکل 《 دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و تا پایان آن همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت.
... [مشاهده متن کامل]
یک نکته بسیار مهم در این زمینه برای خود ما ایرانیان امروز و آینده اینست که تصویر خطی - وحیانی - دینی به شکل 《 دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و تا پایان آن همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت.
پسانوین
پَسانوین
( Pasānovin )
( Pasānovin )
🇮🇷 همتای پارسی: پسانوین 🇮🇷
پُست - مُدِرن: پسانوین
پست مدرن یعنی استفاده از عناصر و موضوعهایی که از قدیم در زندگی بشر وجود داشته بصورت امروزی و پیشرفته. مثلا عشق از قدیم در داستانها بوده. ولی د. . ریک داستان پست مدرن کامپیوتری بنام اپیکاک عاشق میشودچون
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
معنای عشق را فهمیده. مثال دیگر :رنگو مارمولک کارتونی از عنصر قدیمی و وسترن کابوی بودن بهره میبردو شهر خود را نجات میدهد. در هر صورت تضادی در بین این موضوعهای قدیمی و تجدد وجود دارد ولی هنر نویسنده این ارتباط رو ملموس و قابل باور میکند.
پُست مُدرن. پسا نوگرا. آنچه از دیدگاه تاریخی بعد از نوگرائی، در ادبیات، معماری، و غیره، به وقوع پیوسته است. آنچه منسوب و یا مربوط است به پسانوگرائی از جهت جلب عمدی توجه به دیدگاه ها و رسوم ما قبل نوگرائی.
«پست مدرن» تلفظ واژۀ انگلیسی «post modern» است. رجوع شود به پست مدرنیزم و پست مدرنیست.
«پست مدرن» تلفظ واژۀ انگلیسی «post modern» است. رجوع شود به پست مدرنیزم و پست مدرنیست.