پست فطرت

/pastfetrat/

مترادف پست فطرت: بدذات، بدسرشت، پست، خسیس، دیوسیرت، فرومایه، لئیم، ناکس، نامردم

برابر پارسی: ناکس، فرومایه

معنی انگلیسی:
common, dastardly, low-minded, mean, poor-spirited, scoundrel, shabby, vile, villainous, lowlife, base

لغت نامه دهخدا

پست فطرت. [ پ َ ف ِ رَ ] ( ص مرکب ) ناکس. دون. دنی. سفله. فرومایه. رذل.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ناکس دون فرومایه سفله رذل .

فرهنگ معین

(پَ. فِ رَ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ناکس ، دون ، فرومایه ، سفله .

فرهنگ عمید

ناکس، فرومایه.

جدول کلمات

لییم

مترادف ها

mean (صفت)
خسیس، پست، بد، متوسط، میانی، وسطی، بدجنس، پست فطرت، واقع در وسط، اب زیر کاه

فارسی به عربی

متوسط , نذل

پیشنهاد کاربران

مییم
mean - spirited
ناکس جواب اصلی ناکس توجه توجه ناکس
گنه کار
بدجهش. [ ب َ ج َ هَِ ] ( ص مرکب ) بدسرشت. بدخلقت. بدطبیعت. بدبخت :
چو آن بدجهش رفت نزدیک شاه
ورا دید، بنده درِ پیشگاه.
فردوسی.
خبیث وحیله گر
ادمایی که حرف های الکی میزن مثلا دیوانه میگن چرا اینقدر تو گوشی هست
خبیث، بدذات، بدسرشت، پست، خسیس، دیوسیرت، فرومایه، لئیم، ناکس، نامردم
بی رحم . بی وجدان . جنایتکار .
بزدل و شیاد

بپرس