پست فطرت

/pastfetrat/

مترادف پست فطرت: بدذات، بدسرشت، پست، خسیس، دیوسیرت، فرومایه، لئیم، ناکس، نامردم

برابر پارسی: ناکس، فرومایه

معنی انگلیسی:
common, dastardly, low-minded, mean, poor-spirited, scoundrel, shabby, vile, villainous, lowlife, base

لغت نامه دهخدا

پست فطرت. [ پ َ ف ِ رَ ] ( ص مرکب ) ناکس. دون. دنی. سفله. فرومایه. رذل.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ناکس دون فرومایه سفله رذل .

فرهنگ معین

(پَ. فِ رَ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ناکس ، دون ، فرومایه ، سفله .

فرهنگ عمید

ناکس، فرومایه.

جدول کلمات

لییم

مترادف ها

mean (صفت)
خسیس، پست، بد، متوسط، میانی، وسطی، بدجنس، پست فطرت، واقع در وسط، اب زیر کاه

فارسی به عربی

متوسط , نذل

پیشنهاد کاربران

میدونید در عجبم چه شکلی 7 سال با یه گهی زندگی کردم آدم گوز پوچ پخی دیدید اوه تا دلت بخواد پدرم از پول توجیبیت کم میشه تو که پول توجیبی نمیده کیری ، اینم اون گهی هیچی نیستی الا زن من عن چخ شکلی نیست گهی
...
[مشاهده متن کامل]
وقتی اسمت تو شناسنامه مم نیست عنی کیری گهی گوز دهاتی لوس ننر پخمه دخ با اون جنده کیری گهت انگل والدین خرفتت گفتن. جوراب گهی بچه خرفت باورت شده بچه ای ازگل گه 24 پای گیم اون گهی 24 پای آیینه تنه لش لوس ننر دهاتی انگل بعد من خیلی که از لحاظ روانی از تو اون گهی بزرگترین باید از شما پخ های حیوون گوز کیری بچه ننه تنه لش موذی حساب ببریم ؟

لئیم ، پست، خسیس، فرومایه
حمید رضا مشایخی - اصفهان
مییم
mean - spirited
ناکس جواب اصلی ناکس توجه توجه ناکس
گنه کار
بدجهش. [ ب َ ج َ هَِ ] ( ص مرکب ) بدسرشت. بدخلقت. بدطبیعت. بدبخت :
چو آن بدجهش رفت نزدیک شاه
ورا دید، بنده درِ پیشگاه.
فردوسی.
خبیث وحیله گر
ادمایی که حرف های الکی میزن مثلا دیوانه میگن چرا اینقدر تو گوشی هست
خبیث، بدذات، بدسرشت، پست، خسیس، دیوسیرت، فرومایه، لئیم، ناکس، نامردم
بی رحم . بی وجدان . جنایتکار .
بزدل و شیاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)