پساویدن. [ پ َ دَ ] ( مص ) بساویدن. دست مالیدن. دست سودن. لمس کردن : مر گوهرخرد را نپساودنه هیچ مدبّری نه شیطانی.ناصرخسرو.|| مستی کردن. ( برهان قاطع ). اما در این معنی ظاهراً مصحف مس کردن است.