پسانیدن

لغت نامه دهخدا

پسانیدن. [ پ َ دَ ] ( مص )آب دادن کشت و باغ. سقایت. مشروب کردن :
ای روزی دلها رسان جان کسان و ناکسان
ترکاری وباغی پسان هموار و ناهمواره ای.
مولوی ( از فرهنگ جهانگیری ).

فرهنگ معین

(پَ دَ ) (مص م . ) آب دادن ، آبیاری مزارع و باغ ها.

پیشنهاد کاربران

بپرس