پسادست

لغت نامه دهخدا

پسادست. [ پ َ دَ ] ( اِ مرکب ) نسیه باشد ( مقابل دستادست و پیشادست ، نقد ) که بهاء متاع خریده در زمان خرید ندهند و بوقتی دیگر محوّل کنند :
ستد و داد مکن هرگز جز دستادست
که پسادست خلاف آرد و صحبت ببرد.
ابوشکور.

فرهنگ فارسی

خریدوفروش چیزی که پول آن مدتی پس ازمعامله داده، شود، نسیه، مقابل پیشادست ودستادست
( اسم ) چیزی که امروز بخرند و قیمت آن را چند روز دیگر پردازند نسیه مقابل پیشا دست دستادست .

فرهنگ معین

(پَ دَ ) (اِ. ) = پستادست : نسیه .

فرهنگ عمید

چیزی که پول آن مدتی پس از معامله داده شود، نسیه: ستد و داد مکن هرگز جز دستادست / که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۸۴ ).

پیشنهاد کاربران

پسادست ؛ نسیه. رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.
- پستادست ؛ نسیه. رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.
دستی که بالاتر است.
معنی نزدیک: پس دست_ بعد دست_ وراء دست_فراتر از دست
معنی دور: بعد هر دستی_ وراء هر دستی_ فراتر از هر دستی

بپرس