پس نهاد کردن

مترادف ها

reserve (فعل)
اندوختن، اختصاص دادن، رزرو کردن، کنار گذاشتن، منتقل کردن، از پیش حفظ کردن، پس نهاد کردن، تودار بودن

فارسی به عربی

احتیاطی

پیشنهاد کاربران

بپرس