دیکشنری
مترجم
بپرس
پس نهاد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پس نهاد.[ پ َ ن ِ / ن َ ] ( ن مف مرکب ) ذخیره. پس انداز. یخنی. || میراث. ترکه. تراث. || گنج.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- پس افت ۲- میراث . ۳- گنج .
مترادف ها
reserve
(اسم)
ذخیره، مدارا، حفاظ، احتیاط، یدکی، اندوخته، پس نهاد
فارسی به عربی
احتیاطی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها