دیکشنری
مترجم
بپرس
پس نشستن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پس نشستن. [ پ َ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) بعقب رفتن لشکر در جنگی. عقب نشستن. عقب نشینی کردن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) عقب نشینی کردن در جنگ و غیره.
مترادف ها
recoil
(فعل)
پس زدن، بحال خود برگشتن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها