پس ستدن. [ پ َ س ِ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به پس ستاندن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- چیز داده را گرفتن فراز گرفتن باز گرفتن واستدن استرداد: کتابش را پس گرفت . ۲- مکافات یافتن پاداش یافتن پاد افراه یافتن : از هر دست که بدهی پس میگیری . یا پی گرفتن بایع سلعه را از مشتری . متاع فروخته را از مشتری پس گرفتن وردبهای آن . یا پس گرفتن درس از طفل . درس خوانده را از طفل پرسیدن .