پسروی. [ پ َ رَ ] ( حامص مرکب )پیروی. اِتباع. اتبّاع. تبعیت. متابعت : نیکخو گشتی چو کوته کردی از هر کس طمعپیشرو گشتی چو کردی عاقلان را پس روی.ناصرخسرو.
regress (اسم)برگشت، عودت، پس رویretrogression (اسم)برگشت، پس رفت، پس روی، قفاروی، حرکت قهقراییretrogradation (اسم)انحطاط، پس روی، سیر قهقهرایی، قفاروی