پس رفتن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جدول کلمات
مترادف ها
کناره گیری کردن، با تعظیم خارج شدن، کنار کشیدن، استراحت کردن، پس رفتن، منزوی شدن، بازنشسته کردن یا شدن
سیر قهقرایی کردن، پس رفتن، پس رفت کردن
کنار کشیدن، عقب کشیدن، دور شدن، پس رفتن، بعقب سرازیر شدن
پس رفتن، بقهقرا رفتن
پس رفتن
پس رفتن، بقهقرا رفتن، ترقی معکوس کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
قدم باز پس گرفتن
عقب نشینی کردن عقب رفتن
عقب نشینی کردن عقب رفتن
عقب کشیدن