پس تر. [ پ َ ت َ ] ( ص تفضیلی ) دیرتر. عقب تر. از عقب. از دنبال. اختباء؛ تعمیه کردن بر کسی چیزی پس تر؛ پرسیدن او را از آن. ( منتهی الارب ) : سپه رانی و ما ز پس تر شویم بگوئیم و زین در سخن بشنویم.
فردوسی.
|| ادنی.
فرهنگ فارسی
آگهی، آگهی چسبان، آگهی که درجائی بچسبانند ( صفت ) ۱- عقب تر دیرتر از عقب از دنبال : ( اندکی پس تر و عقب تر. ) ۲- ادنی .