دیکشنری
مترجم
بپرس
پس اوفتادن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پس اوفتادن. [ پ َ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به پس افتادن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- عقب افتادن تاخیر . ۲- عود مرض در حال نقاهت نکس . ۳- افتادن بپشت و مردن غش کردن یا مردن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها