دیکشنری
مترجم
بپرس
پس اورد
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( پس آورد )
( مصدر ) رد کردن چیزی مراجعت دادن : کتابی که گرفته بود پس آورد.
واژه نامه بختیاریکا
( پس اَوُرد )
پس آورد؛ نتیجه؛ عاقبت؛ نهایت؛ روزگار پیری
مترادف ها
supplement
(اسم)
ضمیمه، الحاق، هم اورد، لاحقه، متمم، مکمل، زاویه مکمل، پس اورد
فارسی به عربی
ملحق
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها