پس افکنده. [ پ َ اَ ک َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) چیزی که از درآمد و دخل کنار نهاده باشند برای زمانهای دیگر. ذخیره. اندوخته. پس انداز. پس افتاده. || پیخال طائران و سرگین دواب. ( غیاث اللغات ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) پس افت ۲ .۱- پیخال پرندگان و سرگین دواب .
فرهنگ عمید
۱. پس افتاده. ۲. اندوخته، ذخیره، پس انداز: هم به علم خودش بده پندی / که نداری جز این پس افکندی (اوحدی: ۵۴۳ ).