پس افکندن

لغت نامه دهخدا

پس افکندن. [ پ َ اَ ک َ دَ / دِ ] ( مص مرکب ) چیزی از درآمد خود ذخیره کردن. اندوخته ساختن. ذخیره کردن. || تأخیر. بعقب انداختن. || میراث گذاشتن. ( برهان قاطع ). || پس افکندن کار را، مساوَفه.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- ذخیره کردن اندوختن . ۲- بعقب انداختن ( کاررا ) تاخیر . ۳- میراث گذاشتن .

فرهنگ معین

( ~. اَ کَ دَ ) (مص م . ) پس انداز کردن ، ذخیره کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس