یک جریان پزشکی است که با ورود مغولان به ایران تقویت شد ولی ظهور آن تا آغاز حکومت صفویه به طول انجامید و تا پایان حکومت قاجار نیز ادامه یافت. مبانی نظری این جریان در اصل ورود علوم خفیه به ساختار پزشکی ایرانی است. در این دوران می توان ورود موضوعات کیمیا، هیمیا، سیمیا ریمیا را به حوزه درمان مشاهده کرد. این تفکر در حوزه طب سنتی همچنان ادامه دارد.
با آغاز نهضت ترجمه بخش بزرگی از کتب طبی توسط پزشکان و مترجمان جندی شاپور در بیت الجکمه به عربی ترجمه شدند. [ ۱] پزشکی ایرانی نتیجه این تجولات می باشد ابن سینا اوحج تفکر پزشکی ایرانی است که بر پایه اخلاط چهار کنه بنا شده است. اما در کنار این جریان غالب، یک نحله فکری متمایز تحت عنوان پزشکی صوفیانه با آغز حکومت صفویان شکل گرفت. اولین گرایشات در این حوزه را می توان نزد داود انطاکی[ ۲] و در کتاب تذکرة اولی الالباب و الجامع للعجب العجاب[ ۳] مشاهده کرد. در این جریان اندیشه های صوفیانه به آرمی در پزشکی گسترش می یابد. ورود علوم خفیه به حوزه پزشکی از این دوران تقویت می شود. البته پیش از این نیز موضوعات اینچنینی در حوزه طب ایرانی وجود داشته است مانند اندیشه های علی ابن ربن طبری در کتاب فردوس الحکمه اما با قدرت گرفتن صوفیان در عرصه سیاست و تشکیل حکومت صفویه این جریان هویت تازه ای پیدا می کند.
بزرگان جریان صوفیه وارد حوزه پزشکی می شوند. بها الدوله رازی و کتاب خلاصه التجارب، [ ۴] محمد کریم خان کرمانی ( از مشایخ فرقه شیخیه[ ۵] ) و کتاب دقایق العلاج، [ ۶] حکیم محمد اکبرشاه ارزانی و کتاب مفرح القلوب[ ۷] حتی امروزه نیز برخی برگزاری آیینهای صوفیانه را راهی برای درمان بیماری ها می دانند. [ ۸]
با گسترش گرایشات صوفیانه این نوع از تفکر در تمام زمینه ها از جمله پزشکی خود را آشکار کرد. یکی از آثار گرایش ها ورود واژه کبیکج در صفحه اول یا آخر کتابها برای محافظت از نسخه خطی و به شکل ذکر می باشد.
در این کتابها که لفظ «یا کبیکج احفظ» آمده در ایران، هند ( پاکستان و افغانستان در آن دوران جزء ایران بودند برای همین نسخه های خطی این دوران را متمایز نشده است ) به وفور یافت می شود. این موضوع برای اولین بار توسط ادم گسیک مطرح شد. [ ۹]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبا آغاز نهضت ترجمه بخش بزرگی از کتب طبی توسط پزشکان و مترجمان جندی شاپور در بیت الجکمه به عربی ترجمه شدند. [ ۱] پزشکی ایرانی نتیجه این تجولات می باشد ابن سینا اوحج تفکر پزشکی ایرانی است که بر پایه اخلاط چهار کنه بنا شده است. اما در کنار این جریان غالب، یک نحله فکری متمایز تحت عنوان پزشکی صوفیانه با آغز حکومت صفویان شکل گرفت. اولین گرایشات در این حوزه را می توان نزد داود انطاکی[ ۲] و در کتاب تذکرة اولی الالباب و الجامع للعجب العجاب[ ۳] مشاهده کرد. در این جریان اندیشه های صوفیانه به آرمی در پزشکی گسترش می یابد. ورود علوم خفیه به حوزه پزشکی از این دوران تقویت می شود. البته پیش از این نیز موضوعات اینچنینی در حوزه طب ایرانی وجود داشته است مانند اندیشه های علی ابن ربن طبری در کتاب فردوس الحکمه اما با قدرت گرفتن صوفیان در عرصه سیاست و تشکیل حکومت صفویه این جریان هویت تازه ای پیدا می کند.
بزرگان جریان صوفیه وارد حوزه پزشکی می شوند. بها الدوله رازی و کتاب خلاصه التجارب، [ ۴] محمد کریم خان کرمانی ( از مشایخ فرقه شیخیه[ ۵] ) و کتاب دقایق العلاج، [ ۶] حکیم محمد اکبرشاه ارزانی و کتاب مفرح القلوب[ ۷] حتی امروزه نیز برخی برگزاری آیینهای صوفیانه را راهی برای درمان بیماری ها می دانند. [ ۸]
با گسترش گرایشات صوفیانه این نوع از تفکر در تمام زمینه ها از جمله پزشکی خود را آشکار کرد. یکی از آثار گرایش ها ورود واژه کبیکج در صفحه اول یا آخر کتابها برای محافظت از نسخه خطی و به شکل ذکر می باشد.
در این کتابها که لفظ «یا کبیکج احفظ» آمده در ایران، هند ( پاکستان و افغانستان در آن دوران جزء ایران بودند برای همین نسخه های خطی این دوران را متمایز نشده است ) به وفور یافت می شود. این موضوع برای اولین بار توسط ادم گسیک مطرح شد. [ ۹]
wiki: پزشکی صوفیانه