پزا

/pazA/

لغت نامه دهخدا

پزا. [ پ َ ] ( نف ) صفت فاعلی دائمی از پزیدن. که زود پزد. آنچه که در حرارت کم پخته شود و بیشتر در حبوبات گویند: لپه پزا. نخود پزا. ( مقابل ناپز و ناپزا ). || در کلمات مرکبه مانند ناپزا بمعنی ناپزنده یا دیرپزنده و دست پزا بمعنی دست پخته است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- که زود پزد : لپ. پزا . یا دست پزا . یا ناپزا .

فرهنگ عمید

۱. پزنده.
۲. آنچه زود پخته شود، زودپز.

گویش مازنی

/pazaa/ مواد خوراکی و زودپز

واژه نامه بختیاریکا

( ● ) ؛ آشپز؛ پزنده

پیشنهاد کاربران

قابل طبخ
پزا : [عامیانه، اصطلاح] زود پخت شونده.
جایگزینی واژه پزا به جای غذا در فرهنگ پارسی
پزآ ( پز + آ ) ، پخته شده و آماده گردیده ، واژه پزا را میتوان بجای غذا که هموزن یکدیگر میباشند بکار برد تا با این روند از درایش واژگان ناپسند بیگانه در زبان پارسی خودداری نمود

بپرس