لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
خودنمایی کردن، نازیدن، به رخ کشیدن، فخر فروختن
امان از سلام طرف مقابل که من شکست عشقی عاطفی نمیخورم طرف مقابل من واقعا دوست داره سلام باصدای سلام تو خوش حال شدم
یعنی خود نمیای من طرف مقابل
شخصی که خود را می گیرد یعنی پز میدهد
فیس وافاده
Flex on you بهت پز بدم
پُز دادن : [عامیانه، اصطلاح] خودنمایی بی جا کردن، فیس آمدن.
مغرور شدن به خود
فخر فروختن
To show off = پز دادن، معلوم کردن، به نمایش گذاشتن
تو یه سره داری پز میدی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)