پریه

لغت نامه دهخدا

پریه. [ پ ِ ی ِ ] ( اِخ ) کازیمیر پیر. بانکدار ثروتمند و سیاستمدار فرانسوی. متولد در گرنبل بسال 1777 م. وی از پاریس بنمایندگی مجلس انتخاب گردید و در سال 1831 م. وزیر کشور شد و شورشهای پاریس و لیون را با شدت فرونشاند و بلژیک را بر ضد هلند حمایت کرد و اطریشی ها را با اعزام دسته جنگی به شهر آن کُن متوقف ساخت و در سال 1832 م. بمرض وبا درگذشت. برادر او کامیل ژزف پریه نیز سیاستمدار بود ( 1781-1844 ). و اگوست کازیمیر، پسر وزیر مزبور است.

پریه. [ پ ِ ی ِ ] ( اِخ ) نام مرکز بلوک مانش در 16 هزارگزی کوتانس ، دارای 2202 تن سکنه. و راه آهنی از آن میگذرد.

فرهنگ فارسی

نام عاصمه بلوک مانش

پیشنهاد کاربران

بپرس