پرگاری

لغت نامه دهخدا

پرگاری.[ پ َ ] ( ص نسبی ) فرجاری. خطّ پرگاری. خط مُستدیر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به پرگار فرجاری یا خط پرگاری . خط مستدیر .

پیشنهاد کاربران

بپرس