پرکوک

لغت نامه دهخدا

پرکوک. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) ( ساعت... ) که کوک بسیار خواهد.

پرکوک. [ پ َ ] ( اِ ) رجوع به پرگوک شود.

فرهنگ عمید

عمارت، عمارت عالی، قصر، کاخ.
۱. پارچه ای که بر آن کوک بسیار زده شده.
۲. ساعتی که بسیار کوک شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس