دیکشنری
مترجم
بپرس
پرکوک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرکوک. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) ( ساعت... ) که کوک بسیار خواهد.
پرکوک. [ پ َ ] ( اِ ) رجوع به پرگوک شود.
فرهنگ عمید
عمارت، عمارت عالی، قصر، کاخ.
۱. پارچه ای که بر آن کوک بسیار زده شده.
۲. ساعتی که بسیار کوک شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها