دیکشنری
مترجم
بپرس
پرکانک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرکانک. [ ] ( اِخ ) قریه ای است به نه فرسنگی شمالی بشکان. ( فارسنامه ناصری ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها