پرچیدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
پرچیدن: در لری به پنداشت ودریافت برسر کسی ریختن برای نمونه بر سر فروشنده برای خرید ریختن . جانوران نیز برای چریدن گیاه و آب ، مردم می گویند حیوانات پرچیده اند به خوردن کیک وفلان خوردنی ویا آشامیدنی.
پرچیدن در زبان سیستانی به معنی ماساژ دادن و مالش دست و پایی که درد میکنه