درازنفسی کردن ؛ روده درازی کردن. پرگوئی کردن.پرچانگی کردن : [عامیانه، کنایه ] پر گویی کردن، وراجی کردن.talk the hind leg ( s ) off a donkeyبه چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.+ عکس و لینک