پرچ

/parC/

معنی انگلیسی:
rivet, clinch, perch, rivetting

فرهنگ فارسی

میخ یامیله فلزی باریک که تیزی سر آنراکوبیده و، پهن کرده باشند، پرچین هم گفته اند

فرهنگ عمید

میخ یا میلۀ فلزی باریک که تیزی سر آن را کوبیده و پهن کرده باشند.
* پرچ کردن: (مصدر متعدی ) کوبیدن و پهن کردن سر میخ که از یک طرف تخته یا چیز دیگر بیرون آمده باشد، پرچیدن.

گویش مازنی

/parch/ به کلبه های تابستانه ی دام داران و مجموعه ی وسایل دام داری و ادوات زندگی گفته می شود

واژه نامه بختیاریکا

( پِرچ ) از گونه ی گیاهان با دوام و مستحکم که بعضی استفاده هایی مانند ساختن طناب دارد.
( پُرچ ) تمیز و نظیف؛ پاک و پرچ
( پَرچ ) چرک؛ کثافت. مثلاً پرچل یعنی کثیف

دانشنامه عمومی

پُرِچ ( به کرواتی: Poreč ) شهری در ایالت ایستریا در کشور Croatia است که جمعیت آن در سال ۲۰۱۱ میلادی ۱۸٬۰۳۲ نفر بوده است. [ ۲] [ ۳]
عکس پرچعکس پرچعکس پرچ

پرچ (بورگنلاندکرایس). پرتسش ( به آلمانی: Pretzsch ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در ماینوه واقع شده است. [ ۱] پرتسش ۱۷۱ نفر جمعیت دارد. از 1 ژانویه 2010، بخشی از شهرداری مینوه است.
عکس پرچ (بورگنلاندکرایس)عکس پرچ (بورگنلاندکرایس)

پرچ (ویتنبرگ). پرچ ( به آلمانی: Pretzsch ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در باد اشمیدبرگ واقع شده است. [ ۱]
پرچ ۱٬۶۰۳ نفر جمعیت دارد.
عکس پرچ (ویتنبرگ)عکس پرچ (ویتنبرگ)عکس پرچ (ویتنبرگ)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

پرچ =به کسر پ
درزبان لکی به معنابی// موی سربلند و دخترانه وزلف دراز و کمند // می باشد و مترادف است با تیتک. درزبان لکی این دوواژه باهم مترادف هستند .
پرچت بورم =موهاتو ببرم وبکنم
تیتک بریا=موی بریده ( موهاتو ببری =عزادار بشی )
این دومثال در زبان لکی نوعی نفرین محسوب می شوند .
در این واژه حرف "پ" وحرف "ف" جابه جا شدن. در زبان تالشی این واژه به صورت فرچ وجود داره از ریشه فرچنستِه یا فوُرچوُنستِه به معنیه له کردن هست . در انگلیسی با واژه forge یکی هست و چون در اهنگری با چکش اهن ها رو له میکنن و انواع ابزار ازش می سازن این واژه رو براش بکار بردن.
پِرچ ( نوای زیر "پ" ) و ( نوای ساکن "ر" و "چ" )
در زمین های پست مناطق کوهستانی که آب ساکن و ماندگار میشود و جلگه های پرآب، گیاهی خودرو میروید که تا وبیش از دو متر رشد میکند سوزنی و نوک تیز و بافت فشرده و سفت و سختی دارد ، برای طناب سازی و صنایع دستی روستایی و عشایری کاربرد دارد، جایی که پرچ میروید پرچستان میگویند
...
[مشاهده متن کامل]

پَرچ
همریشه با forge انگلیسی
در کوردی به "موی سر، کمند " ، "پرچ" میگویند
در واقع همان پرچم است ( مخفف شده ی پرچم است ) که در کوردی یعنی موی سر
پرچن:گیسو کمند

به گویش ترکی اراک: سایبان و یا سقفی که جلوی در باشد را گویند
پِرْچْ : گیاهی است باریک و بلند که از آن جارو می سازند . پس از دو راهی شوشتر به مسجدسلیمان ، دست چپ روستایی به نام پرچستان است .
پرچ ( Rivet ) [اصطلاح دریانوردی]:پینی از جنس فلز که برای اتصال ورقها و یا دیگر بخشهای آهنی و فلزی کشتی مورد استفاده قرار میگیرد . پرچها انواع مختلفی داشته و بر حسب شکل سرشان نامگذاری میگردند .

بپرس