پرویز کلانتری ( زادهٔ ۱ فروردین ۱۳۱۰ زنجان – درگذشتهٔ ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ ) نقاش، طراح، نویسنده و روزنامه نگار معاصر ایرانی و از نقاشانِ مطرح نوگرای ایران بود. بسیاری از نقاشی های آشنا برای کودکان دبستانی –به ویژه در کتاب های نظام قدیم آموزش و پرورش– همچون «روباه و خروس»، «چوپان دروغگو»، «حسنک کجایی؟»، «مرغابی ها و لاک پشت» و «روباه و زاغ» از آثار او بودند.
... [مشاهده متن کامل]
پرویز کلانتری در شنبه روز نخست فروردین ۱۳۱۰ در زنجان زاده شد. پدر و مادرش از اهالی طالقان بودند اما به دلیل شغل پدر سال ها در زنجان اقامت داشتند. پرویز نیز در زنجان متولد شد و تا سه سالگی در آن شهر زندگی کرد. وی از کودکی علاقهٔ خود را به رنگ ها نشان داد و به گفتهٔ خودش از کودکی با خط خطی کردن دیوار همسایه ها کشیدن نقاشی انتزاعی را تمرین می کرد. پدرش کارمند اداره راه و مادرش خانه دار بود. دوران تحصیل را در دبستان علامه و دبیرستان شرف تهران گذراند. کلانتری در سال ۱۳۳۰ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران شد و در سال ۱۳۳۸ در رشتهٔ هنرهای تجسمی دانش آموخته شد. آشنایی او با همایون صنعتی زاده موجب راهیابی او به مؤسسهٔ انتشاراتی فرانکلین ناشر کتاب های درسی و نشریهٔ پیک گشت. به این ترتیب به تصویرگری کتاب های درسی روی آورد. کلانتری در سال ۱۳۳۴ به استخدام سازمان برنامه و بودجه درآمد و تا سال ۱۳۴۷ که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتقل شد، در آن سازمان فعالیت داشت.
کلانتری در جمعه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ پس از تحمل مدت طولانی بیماری درگذشت.
کلانتری در مراکز هنری از جمله دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران و کالج هنری کودکان در کالیفرنیا کار کرد و مدتی نیز مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهران بود. وی نمایشگاه های گروهی و انفرادی بسیاری در داخل و خارج از ایران برگزار کرد. یک اثر از آثار این نقاش برجسته، در فهرست تمبرهای ویژه سازمان ملل به چاپ رسیده است. هم چنین تابلوی مشهور شهر ایرانی از نگاه نقاش ایرانی او در مقر سازمان ملل در نایروبی قرار دارد.
از سال ۱۳۵۳ با شروع نقاشی های کاهگلی، دورهٔ تازه ای را در زندگی هنری خود آغاز کرد که تا امروز آن را ادامه داده است. تابلوهای او جلوه ای ملموس از زندگی مردمان کویر و ساحل را در خود دارد. او بیش تر با تابلوهای کاهگلیش شناخته می شود و حتی بسیاری او را پایه گذار سبک کاهگلی می دانند اما به گفتهٔ خودش پیش از او مارکو گریگوریان اولین کسی بود که این کار را کرد، هرچند شیوهٔ کلانتری برخلاف گریگوریان که کاملاً انتزاعی و مدرن بود، ملایم تر و طبیعی تر است. وی می گوید «من نقاش مناظر خاک آلود مملکتم هستم» به همین دلیل است که او در بیش تر کارهایش فضاها و نمادهای روستایی و بومی را تصویر می کرد. وی هم چنین از هنرمندان بنام مکتب سقاخانه بود.
... [مشاهده متن کامل]
پرویز کلانتری در شنبه روز نخست فروردین ۱۳۱۰ در زنجان زاده شد. پدر و مادرش از اهالی طالقان بودند اما به دلیل شغل پدر سال ها در زنجان اقامت داشتند. پرویز نیز در زنجان متولد شد و تا سه سالگی در آن شهر زندگی کرد. وی از کودکی علاقهٔ خود را به رنگ ها نشان داد و به گفتهٔ خودش از کودکی با خط خطی کردن دیوار همسایه ها کشیدن نقاشی انتزاعی را تمرین می کرد. پدرش کارمند اداره راه و مادرش خانه دار بود. دوران تحصیل را در دبستان علامه و دبیرستان شرف تهران گذراند. کلانتری در سال ۱۳۳۰ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران شد و در سال ۱۳۳۸ در رشتهٔ هنرهای تجسمی دانش آموخته شد. آشنایی او با همایون صنعتی زاده موجب راهیابی او به مؤسسهٔ انتشاراتی فرانکلین ناشر کتاب های درسی و نشریهٔ پیک گشت. به این ترتیب به تصویرگری کتاب های درسی روی آورد. کلانتری در سال ۱۳۳۴ به استخدام سازمان برنامه و بودجه درآمد و تا سال ۱۳۴۷ که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتقل شد، در آن سازمان فعالیت داشت.
کلانتری در جمعه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ پس از تحمل مدت طولانی بیماری درگذشت.
کلانتری در مراکز هنری از جمله دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران و کالج هنری کودکان در کالیفرنیا کار کرد و مدتی نیز مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهران بود. وی نمایشگاه های گروهی و انفرادی بسیاری در داخل و خارج از ایران برگزار کرد. یک اثر از آثار این نقاش برجسته، در فهرست تمبرهای ویژه سازمان ملل به چاپ رسیده است. هم چنین تابلوی مشهور شهر ایرانی از نگاه نقاش ایرانی او در مقر سازمان ملل در نایروبی قرار دارد.
از سال ۱۳۵۳ با شروع نقاشی های کاهگلی، دورهٔ تازه ای را در زندگی هنری خود آغاز کرد که تا امروز آن را ادامه داده است. تابلوهای او جلوه ای ملموس از زندگی مردمان کویر و ساحل را در خود دارد. او بیش تر با تابلوهای کاهگلیش شناخته می شود و حتی بسیاری او را پایه گذار سبک کاهگلی می دانند اما به گفتهٔ خودش پیش از او مارکو گریگوریان اولین کسی بود که این کار را کرد، هرچند شیوهٔ کلانتری برخلاف گریگوریان که کاملاً انتزاعی و مدرن بود، ملایم تر و طبیعی تر است. وی می گوید «من نقاش مناظر خاک آلود مملکتم هستم» به همین دلیل است که او در بیش تر کارهایش فضاها و نمادهای روستایی و بومی را تصویر می کرد. وی هم چنین از هنرمندان بنام مکتب سقاخانه بود.