دیکشنری
مترجم
بپرس
پروپی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پر و پی. [ پ َ رُ پ َ / پ ِ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) پا. پر و پا. پایه. اساس.
فرهنگ فارسی
از اتباع پا
فرهنگ عمید
۱. پا.
۲. پی، پایه، اساس.
گویش مازنی
/par o pey/ از راه به پایین تا مچ و پاها
واژه نامه بختیاریکا
( پِر و پِی )
اعضای حرکتی مثل دست و پا
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها