پروپاگاندا در آلمان نازی. پروپاگاندای حزب نازی آلمان در سال های رو به سوی رهبری آدولف هیتلر و در سال های رهبری او در آلمان ( ۱۹۳۳–۱۹۴۵ ) وسیله ای حیاتی برای بدست آوردن و حفظ قدرت و برای اعمال سیاست های نازی بود. استفاده فراگیر از پروپاگاندا توسط نازی ها به طور گسترده ای مسبب این است که خود کلمه پروپاگاندا معانی ضمنی منفی کنونی اش را داشته باشد. [ ۱]
پروپاگاندای نازی ها با اهریمن سازی از دشمنان حزب نازی، به ویژه یهودیان و کمونیست ها، ایدئولوژی نازی را ترویج می کرد، این پروپاگاندا حتی شامل سرمایه داران و روشنفکران هم می شد. در این پروپاگاندا ارزش های مورد تأکید و حمایت نازی ها، از جمله مرگ قهرمانانه، Führerprinzip ( اصل رهبر ) ، Volksgemeinschaft ( جامعه مردمی ) ، Blut und Boden ( خون و خاک ) و تعصب به و غرور به نژاد آلمانی ( نژاد برتر ) را تبلیغ می شد. همچنین در این پروپاگاندا حفظ کیش شخصیت پیرامون رهبر نازی ها، آدولف هیتلر، و برای ترویج کمپین های اصلاح نژادی و الحاق مناطق آلمانی زبان مورد استفاده قرار گرفت. آنها همچنین از روش بدنام کردن کشورهایی نظیر بریتانیا که آن را دشمن می دانستند هم استفاده می کردند.
در طول تاریخ، پروپاگاندیست های دوران جنگ همواره استفاده از خشونت را از منظری اخلاقی توجیه پذیر، قابل دفاع و لازم الاجرا دانسته اند؛ چرا که در غیر این صورت، به باور آنها، روحیهٔ مردم و اعتمادشان به حکومت و نیروهای نظامی از بین خواهد رفت. [ ۲]
آدولف هیتلر دو فصل از کتاب خود را در سال ۱۹۲۵ به نام نبرد من که خود یک ابزار پروپاگاندا بود، به مطالعه و تمرین تبلیغات اختصاص داد. [ ۳] او ادعا کرد که ارزش تبلیغات را به عنوان یک پیاده نظام جنگ جهانی اول که در معرض تبلیغات بسیار مؤثر بریتانیا و آلمان قرار داشت، آموخته است. [ ۴] این استدلال که آلمان جنگ را عمدتاً به دلیل تلاش های تبلیغاتی بریتانیا شکست داد، که به طور مفصل در نبرد من توضیح داده شد، منعکس کننده ادعاهای ملی گرایانه رایج آلمان در آن زمان بود. اگر چه خلاف واقع بود - تبلیغات آلمان در طول جنگ جهانی اول از انگلیسی ها پیشرفته تر بود - ولی به لطف استقبال هیتلر از آن به عنوان حقیقت رسمی در آلمان نازی تبدیل شد. [ ۵]
هیلتر نظرات خود را در نشریه فولکیشر بئوباختر که توسط حزب نازی منتشر می شد، به استماع بقیه می رساند. این نشریه از سال ۱۹۲۰ به بعد منتشر می شد. در بیشتر دورانی که نازی ها در موضع قدرت نبودند و در موضع گروه مخالف حکومت قرار داشتند، ابزار تبلیغاتی آنها محدود بود. با دسترسی اندک به رسانه های جمعی، حزب تا سال ۱۹۲۹ به شدت به هیتلر و چند نفر دیگر که در جلسات عمومی سخنرانی می کردند، متکی بود. در آوریل ۱۹۳۰، هیتلر گوبلز را به عنوان رئیس پروپاگاندای حزب منصوب کرد. گوبلز، روزنامه نگار سابق و افسر حزب نازی در برلین، به زودی مهارت های خود را ثابت کرد. از جمله اولین موفقیت های او، سازماندهی تظاهرات آشوبگرانه بود که موفق شد فیلم ضد جنگ آمریکایی «همه آرام در جبهه غربی» را در آلمان ممنوع کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپروپاگاندای نازی ها با اهریمن سازی از دشمنان حزب نازی، به ویژه یهودیان و کمونیست ها، ایدئولوژی نازی را ترویج می کرد، این پروپاگاندا حتی شامل سرمایه داران و روشنفکران هم می شد. در این پروپاگاندا ارزش های مورد تأکید و حمایت نازی ها، از جمله مرگ قهرمانانه، Führerprinzip ( اصل رهبر ) ، Volksgemeinschaft ( جامعه مردمی ) ، Blut und Boden ( خون و خاک ) و تعصب به و غرور به نژاد آلمانی ( نژاد برتر ) را تبلیغ می شد. همچنین در این پروپاگاندا حفظ کیش شخصیت پیرامون رهبر نازی ها، آدولف هیتلر، و برای ترویج کمپین های اصلاح نژادی و الحاق مناطق آلمانی زبان مورد استفاده قرار گرفت. آنها همچنین از روش بدنام کردن کشورهایی نظیر بریتانیا که آن را دشمن می دانستند هم استفاده می کردند.
در طول تاریخ، پروپاگاندیست های دوران جنگ همواره استفاده از خشونت را از منظری اخلاقی توجیه پذیر، قابل دفاع و لازم الاجرا دانسته اند؛ چرا که در غیر این صورت، به باور آنها، روحیهٔ مردم و اعتمادشان به حکومت و نیروهای نظامی از بین خواهد رفت. [ ۲]
آدولف هیتلر دو فصل از کتاب خود را در سال ۱۹۲۵ به نام نبرد من که خود یک ابزار پروپاگاندا بود، به مطالعه و تمرین تبلیغات اختصاص داد. [ ۳] او ادعا کرد که ارزش تبلیغات را به عنوان یک پیاده نظام جنگ جهانی اول که در معرض تبلیغات بسیار مؤثر بریتانیا و آلمان قرار داشت، آموخته است. [ ۴] این استدلال که آلمان جنگ را عمدتاً به دلیل تلاش های تبلیغاتی بریتانیا شکست داد، که به طور مفصل در نبرد من توضیح داده شد، منعکس کننده ادعاهای ملی گرایانه رایج آلمان در آن زمان بود. اگر چه خلاف واقع بود - تبلیغات آلمان در طول جنگ جهانی اول از انگلیسی ها پیشرفته تر بود - ولی به لطف استقبال هیتلر از آن به عنوان حقیقت رسمی در آلمان نازی تبدیل شد. [ ۵]
هیلتر نظرات خود را در نشریه فولکیشر بئوباختر که توسط حزب نازی منتشر می شد، به استماع بقیه می رساند. این نشریه از سال ۱۹۲۰ به بعد منتشر می شد. در بیشتر دورانی که نازی ها در موضع قدرت نبودند و در موضع گروه مخالف حکومت قرار داشتند، ابزار تبلیغاتی آنها محدود بود. با دسترسی اندک به رسانه های جمعی، حزب تا سال ۱۹۲۹ به شدت به هیتلر و چند نفر دیگر که در جلسات عمومی سخنرانی می کردند، متکی بود. در آوریل ۱۹۳۰، هیتلر گوبلز را به عنوان رئیس پروپاگاندای حزب منصوب کرد. گوبلز، روزنامه نگار سابق و افسر حزب نازی در برلین، به زودی مهارت های خود را ثابت کرد. از جمله اولین موفقیت های او، سازماندهی تظاهرات آشوبگرانه بود که موفق شد فیلم ضد جنگ آمریکایی «همه آرام در جبهه غربی» را در آلمان ممنوع کند.
wiki: پروپاگاندا در آلمان نازی