پرووانْسی، اَدبیات (Provençal literature)
ادبیات پرووانسی از قرن ۱۰م آغاز و در قرن ۱۲م با آثار تروبادورها، خنیاگران قرن های ۱۲ و ۱۳م شکوفا شد. با افول تروبادورها در قرن ۱۳م، ادبیات پرووانسی نیز عملاً از قرن ۱۴م تا ۱۹ به منزلۀ شیوه ای ادبی از رواج افتاد، تا این که ژاک ژاسمن (۱۷۹۸ـ۱۸۶۴) و شاعران دیگر راه را برای گروه شاعران فلیبریژ هموار ساختند که بزرگ ترین آنان ژوزف رومانی، فردریک میسترال، و فلیکس گرا (۱۸۴۴ـ۱۹۰۱) بودند. قدیمی ترین متن پرووانسی، اقتباسی منظوم، شامل ۲۵۷ مصراع، از بخشی از اثر بوئتیوس با نام تسلای فلسفه است که احتمالاً تاریخ آن به اوایل ۱۰۰۰م می رسد. این اثر شعری از قرن ۱۱م با ۵۹۳ مصراع دربارۀ زندگی سن فوئای آژنی است. «عصر زرین» ادبیات پرووانسی با یازده ترانۀ عاشقانۀ گیوم پواتیه آغاز می شود. بعضی از اشعار او نشان دهندۀ شهوت پرستی واقع گرایانه اند، اما اشعار دیگرش سرچشمۀ مفهوم متفاوتی از عشق اند و همان عشق به آیین است که از ویژگی های بسیاری از تروبادورهای (شاعران دوره گرد) بعد شد. ازجمله آثار باقی مانده از تروبادورها، که بسیاری از آن ها مشهورند ولی هیچ اثری از آنان در دست نیست، عبارت اند از حدود ۳۰ مجموعۀ تصانیف و جُنگهایی از قرن های ۱۳ و ۱۴م. جهاد آلبیگایی (۱۲۰۸ـ۱۲۲۹م) نفوذ اشرافیت جنوب را ازبین برد و به ادبیاتی که آنان طرفدارش بودند، ضربۀ مهلکی وارد ساخت. اهمیت اصلی ادبیات پرووانسی قرون وسطا در زمینۀ شعر غنایی نهفته است، گرچه چند حماسه و رمانس منظوم، گزارشی جدید از جهاد آلبیگائی، شماری آثار مذهبی و تعلیمی، و متون گوناگون دیگر نظیر وقایع نگاری، رسالۀ پزشکی و داستان های حیوانات بازمانده اند. ادبیات پرووانسی در قرن ۱۴م به سرعت تنزل کرد. در عصر رنسانس شکوفایی نسبی دوباره ای در ادبیات پرووانس پدید آمد که شخصیت های مهم این تجدید حیات شاعرانه عبارت اند از پی دو گاروس (ح ۱۵۲۵ـ۱۵۸۳) اهل گاسکونی، بلو دولا بلودیر (۱۵۳۲ـ۱۵۸۸) از پرووانس، و گودولن (۱۵۸۰ـ۱۶۴۹) تولوزی. در قرن ۱۹ شاعران فیلبریژ کوشیدند زبان مادری خویش را پیراسته و مدون کنند و با به کارگیری آن در آثار ادبی شان شأن و عظمت پیشین را به آن بازگردانند. نویسندگان بعد نیز عبارت اند از والر برنار (۱۸۶۰ـ۱۹۳۶)، اِی پروبوس (۱۸۶۱ـ۱۹۴۴) و ژوزف داربو (۱۸۷۲ـ۱۹۵۰).
ادبیات پرووانسی از قرن ۱۰م آغاز و در قرن ۱۲م با آثار تروبادورها، خنیاگران قرن های ۱۲ و ۱۳م شکوفا شد. با افول تروبادورها در قرن ۱۳م، ادبیات پرووانسی نیز عملاً از قرن ۱۴م تا ۱۹ به منزلۀ شیوه ای ادبی از رواج افتاد، تا این که ژاک ژاسمن (۱۷۹۸ـ۱۸۶۴) و شاعران دیگر راه را برای گروه شاعران فلیبریژ هموار ساختند که بزرگ ترین آنان ژوزف رومانی، فردریک میسترال، و فلیکس گرا (۱۸۴۴ـ۱۹۰۱) بودند. قدیمی ترین متن پرووانسی، اقتباسی منظوم، شامل ۲۵۷ مصراع، از بخشی از اثر بوئتیوس با نام تسلای فلسفه است که احتمالاً تاریخ آن به اوایل ۱۰۰۰م می رسد. این اثر شعری از قرن ۱۱م با ۵۹۳ مصراع دربارۀ زندگی سن فوئای آژنی است. «عصر زرین» ادبیات پرووانسی با یازده ترانۀ عاشقانۀ گیوم پواتیه آغاز می شود. بعضی از اشعار او نشان دهندۀ شهوت پرستی واقع گرایانه اند، اما اشعار دیگرش سرچشمۀ مفهوم متفاوتی از عشق اند و همان عشق به آیین است که از ویژگی های بسیاری از تروبادورهای (شاعران دوره گرد) بعد شد. ازجمله آثار باقی مانده از تروبادورها، که بسیاری از آن ها مشهورند ولی هیچ اثری از آنان در دست نیست، عبارت اند از حدود ۳۰ مجموعۀ تصانیف و جُنگهایی از قرن های ۱۳ و ۱۴م. جهاد آلبیگایی (۱۲۰۸ـ۱۲۲۹م) نفوذ اشرافیت جنوب را ازبین برد و به ادبیاتی که آنان طرفدارش بودند، ضربۀ مهلکی وارد ساخت. اهمیت اصلی ادبیات پرووانسی قرون وسطا در زمینۀ شعر غنایی نهفته است، گرچه چند حماسه و رمانس منظوم، گزارشی جدید از جهاد آلبیگائی، شماری آثار مذهبی و تعلیمی، و متون گوناگون دیگر نظیر وقایع نگاری، رسالۀ پزشکی و داستان های حیوانات بازمانده اند. ادبیات پرووانسی در قرن ۱۴م به سرعت تنزل کرد. در عصر رنسانس شکوفایی نسبی دوباره ای در ادبیات پرووانس پدید آمد که شخصیت های مهم این تجدید حیات شاعرانه عبارت اند از پی دو گاروس (ح ۱۵۲۵ـ۱۵۸۳) اهل گاسکونی، بلو دولا بلودیر (۱۵۳۲ـ۱۵۸۸) از پرووانس، و گودولن (۱۵۸۰ـ۱۶۴۹) تولوزی. در قرن ۱۹ شاعران فیلبریژ کوشیدند زبان مادری خویش را پیراسته و مدون کنند و با به کارگیری آن در آثار ادبی شان شأن و عظمت پیشین را به آن بازگردانند. نویسندگان بعد نیز عبارت اند از والر برنار (۱۸۶۰ـ۱۹۳۶)، اِی پروبوس (۱۸۶۱ـ۱۹۴۴) و ژوزف داربو (۱۸۷۲ـ۱۹۵۰).
wikijoo: پرووانسی،_ادبیات