پروق

پیشنهاد کاربران

چکولی[chakoli]
کنار یا سدر نرسیده به رنگ سبز که هنوز رسیده و قرمز نشده باشد
چاله دونی[chaledoni] ( محل طبخ نون محلی )
خهکشتر ( khakeshtar ) ( خاکستر ) خاک باقی مانده از جوب درختان
پشکل ( peshkel ) ( فضولات بز ومیش
کتلون ( kotalon ) =محل ریختن زباله هایی مانند پشکل ( مدفوع بز و میش ) خاکشتر ( خاکستر ) چاله دونی ( محل طبخ نون محلی )
گفترین غاچ
یعنی بزرگترین قارچ
بنکرک ( bonkerack )
به زبان محلی اهالی شهرستان گناوه میگیم بنکرک یا بونکرک
یعنی ته دیگ
مثل ته دیگ مکارونی. ته دیگ برنج با نون محلی. ته دیگ للک ( lalak )
کرکیت
تو منطقه بندر زیبای گناوه . کرکیت ابزاری است همانند شانه که تیغه و دسته آن فلزی بوده و در یک راستا قرار دارند و جهت کوبیدن پودها در قالیهای ترک بافت مورد استفاده قرار می گیرد
پروق
غرتراق ، گورومبه یا گرمبه
به زبان ما بندر گناوه و روستاهاش یعنی رعد و برق همراه با صداهای وحشتناک
غاچ به زبان محلی شهرستان گناوه یعنی قارچ
غاچ در فصل زمستان بعد از بارندگی ها همراه با غرتراق یا گرمبهgorombeh ( رعد و برق )
توی زمین های کشاورزی حاصلخیز بعد از پوروق زدن در میاد و به رنگ سفید میباشد
چاس به معنی نهار به زبان و لهجه شهرستان گناوه
قلندون
به زبان ما گناوه ایها
به معنی روی گردن سوار کردن بچه ها و کودکان
پوروق و یا پروق
( قارچی که طبیعی توی زمین کشاورزی پیدا می کنیم و اون قارچ خاک اون زمین رو آورده بالا و ترک خورده . به زبان محلی شهرستان گناوه. اگه یک قارچ باشه میگیم این یه پروق اگه جفت اون قارچ پیدا کنیم میگیم جفت پروق.
و منم برای برند قارچم این اسم محلی خودمون رو انتخاب کردمه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس