پرورش یافتن


معنی انگلیسی:
to be trained or fostered

جدول کلمات

نش

پیشنهاد کاربران

نشأت
تربیت یافتن. [ ت َ ی َت َ ] ( مص مرکب ) پرورده شدن. تعلیم گرفتن : ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی. ( گلستان ) . || تفقد و بزرگداشت دیدن. توجه و مرحمت و لطف و اکرام یافتن :
گر این دشمنان تربیت یافتند
سر از حکم و رایت نه برتافتند.
( بوستان ) .
1 ) raise
پرورش یافتن،
نشو و نمو یافتن
e. g. she had been raised in the lap of luxury
او در دامن ناز و نعمت پرورش یافته بود.
2 ) rear
پرورش یافتن،
پروردن
e. g. she had been reared in the lap of luxury
او در دامان تجمل و وفور ( در ناز و نعمت ) پرورش یافته بود.
نشو

بپرس