پرورش دادن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
تربیت کردن، زاییدن، تولید کردن، پروردن، بار اوردن، بدنیا آوردن، پرورش دادن
ایجاد کردن، پرورش دادن، توسعه دادن، بسط دادن
پروردن، پرورش دادن، غذا دادن، شیر دادن
پروردن، پرورش دادن، مطرح کردن، فرهیختن، رشد دادن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تربی
زیاد کردن مال و تکثیر
پروراندن
پرورش دادن یعنی درست کردن