پروازیدن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
از آقا/خانم ایرزاد
fly
این واژه ی ایرانی - اروپایی هم ریشه با :
آلمانی : fliegen
پارسی : فَرا ، فَراز ، فَراد، پَرواز = به سوی بالا ، در بالا
پرواز از دو بخش ساخته شده : پَر - واز
پَر : کوتاه شده ی پیرا - ، پَرا - به مینه ی دور و بَر ، اطراف
... [مشاهده متن کامل]
واز : وَزیدن ، جُنبیدن ، حرکت کردن
بهتر است در کنار کارواژه ی پرواز کردن " پَروازیدَن " را هم به کار گیریم چون کارواژه ی گُستَردنی ( بَسیط ) است و می توان آن را گُستَرد :
پَرواز: پَروازه ، پَروازَنده ، پَروازِش ، پَروازِشگاه، . . .
گُمان میرود که وات " ز" در گذشته ها " خ " بوده مانند : دوختن ، دوز ؛ باختن ، باز
بنابراین : پَرواختن یا پَروازیدن و کارواژه ی واداری / سببی : پَروازاندَن
این واژه ی ایرانی - اروپایی هم ریشه با :
آلمانی : fliegen
پارسی : فَرا ، فَراز ، فَراد، پَرواز = به سوی بالا ، در بالا
پرواز از دو بخش ساخته شده : پَر - واز
پَر : کوتاه شده ی پیرا - ، پَرا - به مینه ی دور و بَر ، اطراف
... [مشاهده متن کامل]
واز : وَزیدن ، جُنبیدن ، حرکت کردن
بهتر است در کنار کارواژه ی پرواز کردن " پَروازیدَن " را هم به کار گیریم چون کارواژه ی گُستَردنی ( بَسیط ) است و می توان آن را گُستَرد :
پَرواز: پَروازه ، پَروازَنده ، پَروازِش ، پَروازِشگاه، . . .
گُمان میرود که وات " ز" در گذشته ها " خ " بوده مانند : دوختن ، دوز ؛ باختن ، باز
بنابراین : پَرواختن یا پَروازیدن و کارواژه ی واداری / سببی : پَروازاندَن
( پَ دَ )
( پرواز+ یدن ) ( مص م ) پروازکردن. بال زدن. ( در زبان پارسی اسمی که پسوند - یدن به آن افزاید کارواژه از آن برآید )
( پرواز+ یدن ) ( مص م ) پروازکردن. بال زدن. ( در زبان پارسی اسمی که پسوند - یدن به آن افزاید کارواژه از آن برآید )