پرواز دادن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
رقصیدن، خمیدن، پرواز دادن، پلکیدن، لی لی کردن، روی یک پا جستن، رازک بار اوردن، جست وخیز کوچک کردن، لنگان لنگان راه رفتن
زدن، پرواز کردن، پریدن، افراشتن، پراندن، پرواز دادن، به هوا فرستادن، گریختن از، فرار کردن از، در اهتراز بودن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پر دادن
هوا کردن