دیکشنری
مترجم
بپرس
پرهیزکاری کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پرهیزکاری کردن. [ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پارسائی کردن. پارسا گردیدن. تورع. تعفف. استعفاف. نساکة.
فرهنگ فارسی
پارسایی کردن پارسا گردیدن تورع تعفف .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها