پرهیز واژه ای فارسی از مصدر پرهیختن و برگرفته از واژه �پرخیشت یا پرخیز� در فارسی میانه و به معنای دوری از تمایلات می باشد.
ریشه شناسی واژهٔ �پرهیز� در زبان فارسی و ارتباط آن با واژهٔ परिहार ( parihāra ) در سانسکریت و اوستایی، موضوعی جالب و پیچیده است که به بررسی تحول زبانی در حوزهٔ هندواروپایی بازمی گردد.
1. پرهیز در فارسی
... [مشاهده متن کامل]
واژهٔ �پرهیز� از مصدر �پرهیختن� آمده است که معنای اصلی آن �اجتناب کردن، خودداری کردن� است. این واژه در زبان های ایرانی میانه و باستان نیز مشابهاتی دارد. پرهختن . فرهیختن . فرهنجیدن : ۱ - تربیت کردن . ۲ - پرهیز کردن . ۳ - رها کردن . ۴ - برآوردن ، برکشیدن .
پیشوند �پَر� در زبان های ایرانی باستان ( نظیر اوستایی و پارسی باستان ) و سانسکریت، به معنای �جدا� یا �دور� به کار می رفته است.
بخش دوم �هیز� یا �هیختن� به معنای آهیختن؛ کشیدن، برکشیدن ، بیرون کشیدن شمشیر از نیام .
2. परिहार ( parihāra ) در سانسکریت
در سانسکریت، واژهٔ परिहार ( parihāra ) از دو بخش تشکیل شده است:
پری ( pari ) : به معنای �اطراف�، �دور� یا �جدا�.
هار ( hāra ) : از ریشه हृ ( hṛ ) به معنای �برداشتن� یا �گرفتن� است.
ترکیب این دو بخش در سانسکریت معنایی نزدیک به �اجتناب کردن� یا �دوری جستن� دارد.
3. ریشه شناسی مشترک در اوستایی و فارسی باستان
در اوستایی، واژه هایی با پیشوند �پَر� و ریشه های مشابه �هَر� یا �هیختن� وجود دارند که به معنای �دوری� یا �جلوگیری� استفاده می شده اند. مثلاً:
اوستایی para: به معنای �دور� یا �جدا�.
اوستایی har: به معنای �گرفتن� یا �دور کردن�.
4. تحول زبانی
مسیر تحول زبانی به این صورت است:
از اوستایی و پارسی باستان واژه هایی مشابه به �پرهیز� به فارسی میانه و سپس فارسی نو منتقل شدند.
در زبان سانسکریت نیز این مفاهیم با ترکیباتی مانند parihāra حفظ شدند، که تأثیرات متقابلی با اوستایی و سایر زبان های ایرانی داشته اند.
5. معنای فرهنگی و اشتراکات زبانی
هر دو واژه ( فارسی و سانسکریت ) در زمینه های اخلاقی و معنوی به کار می رفته اند. برای مثال:
در سنت های دینی و فلسفی هند، परिहार ( parihāra ) برای توصیف دوری از اعمال بد یا کارماهای منفی استفاده می شود.
در سنت ایرانی، �پرهیز� غالباً به معنای اجتناب از گناه و اعمال ناپسند به کار رفته است.
نتیجه
�پرهیز� در فارسی و परिहार ( parihāra ) در سانسکریت، هر دو از ریشه های مشترک هندواروپایی برخاسته اند و نمایانگر تلاقی فرهنگی و زبانی میان تمدن های هند و ایرانی هستند. پیشوند �پَر� و مفهوم �دوری� در این دو زبان، نشانی از تأثیرات متقابل و تاریخ مشترک آن ها در نظام زبانی هندواروپایی است.
کَفِّ نَفْس .
به گذر زمان یافتم هیز همان ترس و عمل دوری کردن است که در پرهیز ( پر هیز = بسیار ترسیده و دوری کرده ) میتوان آنرا مشاهده کرد.
بنابر همین واژه میتوان فهمید فرد هیز را به درستی در زبان مازندرانی ترسو میخوانند چرا که ترس باعث دوری و پرهیز غذایی میشود.
... [مشاهده متن کامل]
نکته دوم اینکه برابر دیگر آن حذر است به چم دوری کردن و منع از چیزی و جالب تر اینکه با ح. ظ. ر اربی اوای املایی یکسانی دارد که این خود نشان میدهد دو واژه حظر / حذر یه بار آوایی داشتند که برای جداسازی از هم به دو ریخت جداگانه نوشته شدند و میتوان دلیل باشد بر اینکه حَذَر به چم دوری و منع با ح. ظ. ر عربی یکی نبوده و از واژه های وارد شده بر آن است .
حذر = منع / دوری کردن
پرهیز = ترس / دوری کردن
به اندیش گه اندیش است اصلا ترس وتجنب وبیم و هراس تقوی نیست و رژیم غذائی است که آنهم به اندیشی بهداشت وجود است
پرحیذ باید نوشته بشه چون :
پرهیز. [ پ َ ] ( اِمص ) حَذر. حِذر. احتراز. تحرّز. اجتناب
بخش پر در انسجام پری که لغت بین المللی هست و حیذ بخش مغز مفهومی آن
پرهیز به معنای نخوردن ودوری کردن
پرهیز. . دوری جداشدن
دروغ اشت
سلام دوستان من امروز در امتحانم هم معنی پرهیز رو باید مینوشتم و من هم معنی پرهیز رو نوشتم دوری آیا این غلط هست ؟
در زبان لری کهگیلویه و بویراحمد مخصوصا از زبان قدیمی تر ها به جای واژه رژیم به کار برده میشه که به معنای دوری از خوردن برخی خوراکی ها برای حفظ سلامتی و یا تکمیل دوره درمان است ، متضاد اون هم ناپرهیزی هست که به معنای شکستن رژیم و خوردن چیز های مضر هست
پرهیز یعنی دوری از گناه. . . کسی ک درستکاره و از گناه دوری میکنع.
از واژه ایرانی پهر به معنای مراقبت محافظت نگهبانی دیدبانی واژه پهریچ ( ایچ=پسوند نسبت چون کوهیچ=کوهی و دهیز=دهقان ) را ساخته اند که امروزه آنرا پرهیز میخوانند همانطور که هگریچ بدل به هرگز شده است.
پرهیز: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پرهیز " می نویسد : ( ( پرهیز در پهلوی پهر ز pahrēz بوده است، بُن اکنون از مصدر پهرختن pahrēxtan که در پارسی " پرهیختن" شده است. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴۰۱. )
پرهیز ( Abstinence ) [اصطلاح اعتیاد]خوداری از مصرف زیاد مواد مخدر.
دوری کردن -
جدا شدن
احتما
دوری کردن
خودداری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)