پرنه

لغت نامه دهخدا

پرنه. [ ] ( اِخ ) ناحیتی در قضای بایبورد ارزروم و آن دارای 22 قریه است.

فرهنگ فارسی

ناحیتی در قضای بایبورد ارزروم

گویش مازنی

/parenne/ پرنده - چند روز بیشتر

پیشنهاد کاربران

�پَرَنَه� در زبان محلی مخصوصا جنوب ایران : مه یا غباری نازک و لطیف که فضا رو سبک و رویایی می کنه.
�پَرَنَه� در گویش های دیگه مثل بختیاری : پرنده
پَرَنَه : مه یا غباری نازک و لطیف که فضا رو سبک و رویایی می کنه.